<-BlogTitle->
کودکی ده ساله که دست چپش به دلیل یک حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود، برای تعلیم فنون رزمی جودو به یک استاد سپرده شد…
پدر کودک اصرار داشت استاد از فرزندش یک قهرمان جودو بسازد!
استاد پذیرفت و به پدر کودک قول داد که یک سال بعد می تواند فرزندش را در مقام قهرمانی کل باشگاهها ببیند.
آورده اند روزی مریدی از شیخ دلیل ترافیک و ازدیاد خودروها را جویا همی شد.
شیخ همی فرمود:
دلیل اصلی ترافیک چیزی نیست جز نداشتن کاباره!
مریدان انگشت در دهان شیخ را ندا دادن: یا شیخ چون است (چگونه است)؟
شیخ فرمود:
بیست درصد خودروها به دنبال داف همی گردند و بیست درصد دگر داف را یافته به دنبال جا همی گردند و بیست درصد باقی برادران بسیج اند که به دنبال آن 40 درصد همی گردند.
و این چنین شد که مریدان رم کردند و یقه ها دریدند و اشک ها ریختند و سر به بیابان گذاردند...
1-ما نخواییم بیایم بیرون کیو باید ببینیم؟
2-دستتو بکش خودم میام بیرون
3-برید کنار من اومدم
4-من به نشانی اعتراض سکوت کردم
5-آی لاو یو پی ام سی
6-دخترم یا پسر؟
7-یا علی!!!
8-نامحرم تو اتاق نباشه شورت پام نیست
9-از تعجب تا 2 سال حرف نزدم
10-من چیزی نگفتم همه گفتن عجب عروسکیه
11-من کیم؟تو کی هستی؟اینجا کجاست؟
روزی مردی پسر كوچكش را به بازار فرستاد تا كلهی پختهی گوسفند بخرد و به خانه بیاورد.
كودك كله را خرید اما بوی خوش آن برای كودك گرسنه قابل تحمل نبود، پس به گوشهای رفت و گوشت و مغز و چشم و زبان آن را خورد و بعد استخوانهای آن را در نان پیچید و با خود به خانه آورد.
وقتی پدر نان را گشود و با استخوانهای سر گوسفند رو به رو شد به پسر گفت:
ـ چشمهای او كجاست؟
كودك گفت: این گوسفند كور بوده است!
ـ زبان او كجاست؟
ـ این گوسفند لال بوده است!
ـ هرچه میگویی قبول، اما مغز او كجاست؟
ـ این گوسفند مغزش را در آموزش به گوسفندهای دیگر از دست داده است.
پدر در حالی كه استخوانها را دوباره در نان میپیچید به پسر گفت: برخیز،برخیز و به دكان كلهپز برو، و بگو كه من این كله را نمیخواهم.
كودك گفت:
او این كله را از من پس نخواهد گرفت، زیرا آن را با تمام عیبهایش به من فروخته است!!
دقت کردین هر موقع دارین سشوار میکشین حتی اگه تو خونه تنهام باشین هی حس میکنین یکی صداتون میکنه؟
تا حالا دقت کرده بودین تام و جری تمام مدت لخت بودن، اما وقتی میرفتن لب ساحل شلوارک پاشون میکردن؟
تا حالا دقت کردین تو فیلمای ایرانی،همیشه وقتی طرف میفهمه بچه دار نمیشه
همه بچه ها از ماشینای بقلی و جلویی و عقبی باهاش بای بای میکنن میخندن؟!
تا حالا دقت کردین تمام مریضا توی فیلما و سریالای ایرانی ، انتهای راهرو سمت راست بستری هستن !
تا حالا دقت کردین وقتی عجله نداری همه ی چراغا سبزن و راهها خلوت وقتی دیرت شده همه ی چراغا قرمزند و راهها بسته؟
تا حالا دقت کردین هر وقت یه تیکه یخ از دستت افتاده روی زمین با لگد زدی که بره زیر یخچال!
تا حالا دقت کردین تو مهمونی تا میای پشت سر یکی حرف بزنی موزیک قطع میشه و نصف حرفتو یهو همه میشنون…!!!!
تا حالا دقت کردی… مغز انسان پر کارترین جای بدنه ۲۴ ساعت در ۳۶۵ روز سال و کار میکنه
فقط وقتی متوقف میشه که ما وارد سالن امتحانات میشیم …
لــــــــــذتی که در خوابیدن روی جزوه هست تو خوابیدن روی تختـخواب نرم نیس…:
تنها زمانی مشتری ها با لبخند وارد مغازه میشوند که میخوان جنسی رو تعویض کنن یا پس بدن !
تا حالا دقت کردین پدر مادر تا میخوان شما را صدا بزنن، اول اسم داداش یا خواهرتون را میگن؟
تا حالا دقت کردین تو جاده های ایران وقتی قسمت انگلیسی
تابلو اسم یک شهر رو می خونین بهتر متوجه میشین تا فارسیش رو … !!!!
تا حالا دقت کردین اگه تو مترو الکی شروع به دویدن بکنید
ملت هم همینطوری دنبالتون میدوند…..!
تا حالادقت کردین وقتی که خوشحالیم
بالاخره یه چیزی یا یه کسی پیدا میشه که سریع گند بزنه به خوشحالیمون…..!
دقت کردین وقتی میگن غصه نخور ،آدم بیشترغصه ش میگیره؟؟؟!!!
تا حالا دقت کردین وقتی که عجله دارین و میخوای سریع به مقصد برسین همه ی
تاکسی ها غیب میشن یا مسافر دارن ولی وقتی میخوای از خیابون رد شین
هرچی تاکسی تو اون خیابون هست میاد جلو بوق میزنه؟
آخ که حرص آدم درمیاد
دقت کردین ما ایرانیا وقتی بچه هستیم میگن بچه است، نمیفهمه
وقتی نوجوان هستیم میگن نوجوانه، نمیفهمه
وقتی جوان هستیم میگن جوون و خامه، نمیفهمه
وقتی بزرگ میشیم میگن داره پیر میشه، نمیفهمه
وقتی هم پیر هستیم میگن پیره، حالیش نیست، نمیفهمه
فقط وقتی میمیریم میان سر قبرمون و میگن عجب انسان فهمیده ای بود
هیچ دقت کرده بودین؟